در ایران لباس فرم برای دختران و پسران در مدارس کاملاً اجباری است. دخترها از مقنعه استفاده می کنند، مانتوی بلند میپوشند و پسرها هم باید شلوار و پیراهن ساده به تن کنند.
برخی از کشورها نیز از لباس فرم استفاده می کنند؛ برای مثال در ژاپن که همیشه فرهنگ احترام به نظم و قانون در آن پررنگ بوده، لباس فرم در مدارس دولتی بهطور جدی و اجباری رعایت میشود. دانشآموزان ژاپنی یونیفرمهای خاصی دارند که نه تنها از نظر ظاهری شیک و مرتب است، بلکه به نوعی نشاندهنده هویت ملی و اجتماعی آن هاست.
کره جنوبی یکی دیگر از کشورهایی است که به لزوم پوشش لباس فرم در مدرسه پافشاری میکند و برای انجام آن سیاستهای سختگیرانهای دارد.
کره شمالی تاکید بیشتری بر اجرای استفاده از یونیفرم در مدارس دارد و تمامی مدلها باید بر اساس مدلهای سنتی کره باشند.
مدارس امارات نیز در مورد پوشش دانشآموزان سختگیری دارند و همه مدارس دولتی امارات، باید از پوشش یکسان برای دانشآموزان خود استفاده کنند.
اما قانون لباس فرم در مدارس کانادا، آلمان و فرانسه منعطف است و دولت اجباری یا غیر اجباریبودن نوع پوشش دانشآموزان را بر عهده مدارس گذاشته است.
لباس فرم؛ ابزاری برای یکسانسازی شرایط دانشآموزان
کوروش محمدی، رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با بیان اینکه لباس فرم مدرسه یکی از ابزارهای مهم برای یکسانسازی شرایط دانشآموزان است که میتواند نگاه و زاویه دید جامعه نسبت به تفاوتهای طبقاتی موجود در سایر بخشهای اجتماعی را در محیط مدرسه از بین ببرد، به خبرنگار ما میگوید: به عبارت دیگر، دانشآموزانی که از طبقات اقتصادی و اجتماعی بالاتری برخوردار هستند، اگر با لباسهایی که مورد تایید خانوادهشان است وارد مدرسه شوند، ناخودآگاه نمادهای طبقه اجتماعی خود را به فضای مدرسه وارد میکنند. این اتفاق، حتی بدون قصد فخر فروشی، میتواند از طریق نوع لباس، کفش و مدل پوشش، تفاوتهای طبقاتی را در محیط آموزشی نمایان کند.
او اضافه میکند: نخستین مزیت استفاده از لباس فرم در مدارس این است که به نوعی عدالت اجتماعی را در پوشش دانشآموزان ایجاد میکند. وقتی همه دانشآموزان لباس یکسان میپوشند، این موضوع سبب میشود از نظر ظاهری و از مسیر مدرسه تا خانه، شرایط برای همه برابر باشد. این یکسان بودن در پوشش، تفاوتهای طبقاتی یا اجتماعی را در محیط مدرسه محو میکند و از نگاهها و قضاوتهای اجتماعی ناشی از پوشش جلوگیری میکند.
مزیت دوم لباس فرم، ایجاد احساس هویت و تعلق به فضای مدرسه است. همانطور که وقتی کارکنان کارخانهها با لباس فرم به محیط کار میروند، این لباسها موجب تمایز آن ها از دیگر افراد و ایجاد حس مسئولیتپذیری میشود، در مدارس نیز لباس فرم به دانشآموزان حس هویت گروهی و تعلق به محیط مدرسه را منتقل میکند. این حس تعلق میتواند موجب شود که دانشآموزان احساس امنیت کنند و مدرسه را خانه دوم خود بدانند. همچنین، این موضوع میتواند در تقویت انضباط، تلاش برای یادگیری، تعامل مثبت با معلمان و پرورش خلاقیت آن ها مؤثر باشد.
به گفته محمدی، نکته مهم در استفاده از لباس فرم، علاوه بر ایجاد هویت اجتماعی و گروهی برای دانشآموزان، تحقق عدالت اجتماعی در ابعاد فیزیکی است. لباس فرم میتواند در روابط و تعاملات بین دانشآموزان در فضای مدرسه، شرایطی را فراهم کند که عدالت اجتماعی برقرار شود. به این معنا که دانشآموزان با هر سطح اقتصادی یا اجتماعی، در نگاه و ارتباطاتشان با یکدیگر احساس ناامنی یا اعتماد به نفس پایین نداشته باشند. با از بین بردن تفاوتهای ظاهری ناشی از طبقات اجتماعی و اقتصادی مختلف، لباس فرم این امکان را میدهد که همه دانشآموزان احساس برابری کنند و این حس از برابری میتواند در ایجاد روابط سالمتر و عادلانهتر در فضای مدرسه مؤثر باشد.
چگونه پوشش یکسان به تقویت هویت اجتماعی کمک میکند؟
این دکترای روانشناسی تربیتی به قوانین کشورهای دیگر درخصوص اجباری بودن یا نبودن لباس فرم اشاره میکند و میگوید: در کشورهای مانند ژاپن که به نظم، انضباط و هویتیابی اهمیت زیادی میدهند، لباس فرم مدارس معمولاً اجباری است و بخشی از فرآیند تربیتی و اجتماعیشان به شمار میآید. در این کشورها، دانشآموزان بر اساس اصول مسئولیتپذیری، احترام به قوانین و ارزشهای اجتماعی تربیت میشوند، و لباس فرم در این فرآیند نقش مهمی دارد. اگرچه قوانین دقیق در مورد الزام یا نبود الزام لباس فرم در سایر کشورها را نمیتوان به طور قطعی بیان کرد اما مشاهدات نشان میدهد در بسیاری از کشورهای توسعهیافته نیز استفاده از لباس فرم در مدارس رایج است. این موضوع احتمالاً به دلیل آن است که در این کشورها، مدارس به جدیت در تربیت و پرورش دانشآموزان توجه دارند و لباس فرم به عنوان ابزاری برای ایجاد نظم و هماهنگی در فضای مدرسه و کاهش تفاوتهای ظاهری و طبقاتی در نظر گرفته میشود.
محمدی در پاسخ به این که آیا پوشیدن لباس فرم موجب محدودیت در آزادی بیان و زیر سوال رفتن فردیت دانشآموزان میشود، بیان کرد: لباس فرم هیچ محدودیتی برای دانشآموزان از لحاظ آزادی بیان نمیآورد. در حقیقت، لباس فرم بهعنوان یک هویت اجتماعی عمل میکند و شبیه به این است که بگوییم پوشیدن لباس مخصوص شنا در دریا آزادی فرد را محدود میکند؛ در حالی که اینگونه نیست. لباس فرم، نه تنها موجب کاهش اعتماد به نفس نمیشود، بلکه در واقع به دانشآموزان هویت مشخصی میدهد که در آن احساس تعلق به یک گروه اجتماعی، مانند مدرسه، پیدا میکنند. این هویت نه تنها محدودیتی ایجاد نمیکند، بلکه به آن ها کمک میکند تا در فضای مدرسه احساس امنیت و اعتماد به نفس بیشتری داشته باشند.
وی خاطرنشان میکند: مدرسه بهعنوان یک نهاد اجتماعی، وظیفه جامعهپذیری و تربیت دانشآموزان را بر عهده دارد. این نهاد بهعنوان یک نهاد اجتماعیکننده، فرایند مهم انطباق افراد با ارزشها و هنجارهای اجتماعی را انجام میدهد. در این راستا، پوشیدن لباس فرم کمک میکند تا دانشآموزان هویت مستقل خود را در قالب یک گروه اجتماعی مشخص پیدا کنند و با هویت اجتماعیشان به راحتی ارتباط برقرار کنند. در جاهایی که هویت فردی مشخص نیست یا سردرگم است، ممکن است احساس ناامنی، نبود اعتماد به نفس یا محدودیتهای بیان به وجود بیاید، اما هویتهای مستقل و شناختهشده که دارای یک شناسه اجتماعی هستند، نه تنها آزادی و بیان افراد را محدود نمیکنند، بلکه بر عکس، این شناسههای اجتماعی به افراد کمک میکنند تا احساس آزادی بیشتری داشته باشند و در تعاملات اجتماعی با اعتماد به نفس بیشتری ظاهر شوند. پس اگر مشکلی در حوزه آزادی بیان یا آزادی فردی در جامعه مشاهده میشود، ربطی به لباس فرم ندارد. این مشکلات بیشتر به نوع نگاه تربیتی و مدلهای تعاملی جامعه با افراد، بهویژه در زمینه فرزندآوری و نحوه آموزش مهارتهای اجتماعی، برمیگردد. ارتباطات نامؤثر یا نادرست و فقدان روشهای تربیتی صحیح میتواند زمینهساز این مشکلات باشد، نه لباس فرم که هدف آن صرفاً ایجاد نظم و هویت اجتماعی در فضای آموزشی است.
رئیس انجمن آسیبشناسی اجتماعی ایران با تاکید براینکه لباس فرم، همانطور که برای نیروهای نظامی، ارتش و حتی جامعه ورزشی لباسهای مخصوص وجود دارد و هیچ محدودیتی برای فرد ایجاد نمیکند، برای دانشآموزان نیز چنین نقشی دارد، عنوان میکند:
همچنین، لباس فرم به دانشآموز یک هویت اجتماعی و شخصیت خاص میدهد. این هویت به او این امکان را میدهد که در جامعه شناخته شود و برای او احترام قائل شوند. برای مثال، رانندگان تاکسی، کسانی که در حال ارائه خدمات هستند یا افرادی که در خیابان و ترافیک تردد میکنند، باید به این دانشآموز احترام بگذارند. در واقع، لباس فرم به عنوان نمادی از هویت دانشآموزی، نه تنها به او نظم و انضباط میدهد، بلکه در راستای کسب احترام اجتماعی و جایگاه فردی او نیز عمل میکند. این احترام به دانشآموز، بهویژه در جامعهای که ارزشهای اجتماعی و آموزشی اهمیت دارند، میتواند به ایجاد فضای امن و محترمانهتر برای او کمک کند.
تاثیر روانشناختی و اجتماعی لباس فرم بر دانشآموزان باید سنجیده شود
نادر صادقیان، جامعه شناس در رابطه با ضرورت وجود لباس فرم در مدارس، به خبرنگار ما میگوید: ابتدا باید افرادی که به این قاعده اعتقاد دارند، اهداف خود را بهوضوح بیان کنند. طبق قاعده «البینه علی المدعی» (بار مسئولیت اثبات بر عهده مدعی است)، کسانی که میگویند استفاده از لباس فرم ضروری است باید دلایل و اهداف خود را مشخص کنند. آیا این هدفگذاری بر اساس یک طرح مدنی منسجم است؟ آیا بر مبنای مطالعات و پژوهشهای واقعی و جامع قرار دارد؟ اگر پاسخ به این سوالات منفی باشد، یعنی پایهگذاری ایده و تصمیمگیریها فاقد مبنای علمی و تحقیقاتی است، آنگاه این ایده به احتمال زیاد ناپایدار خواهد بود. اما اگر پاسخ مثبت باشد، باید بررسی کرد که نتایج مطالعات و پژوهشها چه یافتههایی به همراه داشتهاند و چه اهداف و دستاوردهایی از این طریق بهدست آمده است. این بررسیها میتواند کمک کند تا درک بهتری از تأثیرات و ضرورت لباس فرم در مدارس حاصل شود و نشان دهد که آیا این ایده بر اساس یک تحلیل علمی و کاربردی درست و مستند است یا خیر.
وی ادامه میدهد: همچنین باید روی این مسئله بررسی، مطالعه و کار پژوهشی و میدانی انجام شود و جامعهشناسان، روانشناسان و حتی متخصصان اقتصادی و معیشتی و جوانب مختلف مورد سنجش قرار گیرند. تصمیمگیری بر اساس ذهنیات انتزاعی نمیتواند اتفاق بیفتد. بر چه مبنایی باید این تصمیم گرفته شود؟ اگر اهداف مشخص شوند، مستندات و ادله قانعکننده ارائه شود و ضرورت اجرای این طرح اثبات گردد، باید در نظر گرفت که این طرح، بخشی از هویت میلیونها انسان است. این یک بحث مهم است که باید در چنین طرحی ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد.
صادقیان اضافه میکند: مثلا ابتدا باید بررسی شود که تاثیرات چنین مقولهای بر دانشآموزان سنجیده شده است یا نه؟ تاثیرات روانشناختی، اجتماعی، اقتصادی و غیره. اگر این طرح ضرورت دارد، باید پرسشهای مختلفی پاسخ داده شود اینکه چرا این طرح ضروری است؟ چه طرحی باید پیادهسازی شود؟ چه جنسی از لباس، چه رنگی و برای چه سنی مناسب است؟ آیا این طرح به اقتضای نیازها باید تنوع داشته باشد یا اینکه همه دانشآموزان باید یک لباس یکسان بپوشند، مثل کاورهای پادگانی؟ همچنین تفاوت این موضوع برای دختران و پسران باید بررسی شود، زیرا روانشناسی این دو گروه متفاوت است و بهطور طبیعی دخترها حساستر هستند. در نهایت باید بررسی شود که آیا تحقق این طرح موجب رضایتمندی، تقویت اعتماد به نفس، تقویت همبستگی اجتماعی و تعلق خاطر به فرهنگ ملی، دینی و بومی میشود یا اینکه نتیجه معکوس خواهد داشت؟ علاوه بر این، باید آثار و آسیبهای احتمالی این طرح هم بررسی شود. تاثیرات آن بر نشاط، شادمانی، رضایت فردی، اعتماد به نفس، احساس زیبایی و رضایت باید سنجیده شود. همچنین باید به نقش اقلیم توجه شود. چون یک لباس فرم در همه مناطق جواب نمیدهد و از طرفی، ما اقلیمهای متفاوتی داریم؛ مثلا در یک منطقه هوا ۴۰ درجه است و در منطقهای دیگر برف میبارد.
مقایسه قوانین لباس فرم در دیگر کشورها
به گفته این جامعه شناس، بعد از همه این موارد، سن مهم است. مقوله بعدی جنسیت است، که باید بررسی شود آیا این لباس فرم برای دانشآموزان مذکر و مونث بهطور یکسان طراحی میشود یا تفاوتهایی در آن وجود دارد. همچنین، طبقه اجتماعی نیز یکی دیگر از مقولههای مهم است، چرا که افراد از طبقات مختلف اجتماعی ممکن است نسبت به لباس فرم واکنشهای متفاوتی نشان دهند و تاثیرات اجتماعی و روانشناختی متفاوتی را تجربه کنند.
او همچنین تصریح میکند: ارتباط این موضوع با ویژگیهای اعتقادی نیز بسیار مهم است. افراد با باورها و دیدگاههای متفاوت دینی، فرهنگی و اعتقادی میتوانند نگرشهای متفاوتی نسبت به لباس فرم داشته باشند. این موضوع بهویژه در جوامع با تنوع فرهنگی و مذهبی مطرح است، جایی که ارزشهای فردی، خانوادگی، قومی، ملی و حتی جهانی ممکن است در برابر یک تصمیم واحد واکنشهای متنوعی نشان دهند. دهها پارامتر دیگر هم در این موضوع دخیل است: از نیازهای روانشناختی گرفته تا ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی که همه اینها باید در کنار هم سنجیده شوند. تا زمانی که رابطه میان این متغیرها به درستی تحلیل و بررسی نشود، بعید است که یک راهکار تجویزی، آمرانه و فرمایشی بتواند بهطور کامل و موثر جوابگو باشد. به همین دلیل، این مسائل نیازمند یک رویکرد جامع و دقیق است که همه ابعاد مختلف آن را پوشش دهد و در نظر بگیرد.
صادقیان نیز میگوید بعد از انجام تمام این مطالعات و بررسیهاست که میشود بهطور اصولی ابراز نظر کرد، وی اظهار میکند: اما در حال حاضر، ابراز نظر صرفاً انتزاعی و ذهنی نمیتواند جوابگو باشد. چرا؟ چون در برخی شرایط و با طرحها، رنگها و قواعد مختلف، حتی در یک ساختار و سازمان خاص، نتیجه متفاوت خواهد بود. بهویژه، مهمترین نکتهای که باید در نظر گرفته شود، ذائقه و نیازهای مخاطب است. دانشآموزان، انسانهایی با ویژگیها، علایق و دلبستگیهای خاص خود هستند و نمیتوان به سادگی آنها را به مثابه اشیا و بیتوجه به خواستهها و احساساتشان در نظر گرفت. بنابراین، باید به خود آنها، خانوادهها، علایقشان، وابستگیها، اعتقادات و نظام تربیتیشان توجه کرد. این موضوع یک مسئله پیشینی و زمینهای است که باید در تصمیمگیری لحاظ شود. به جای اینکه بهطور ذهنی و بدون بررسی دقیق و جامع از قبل، بگوییم "آری" یا "نه"، باید تحقیقات و مطالعات میدانی انجام شود تا به مبنای علمی و منطقی برسیم. در غیر این صورت، هیچ نظر تجویزی و فرمایشی بهتنهایی نمیتواند مفید و مؤثر باشد.
او در خصوص قوانین لباس فرم در کشورهای دیگه عنوان میکند: من اطلاعات و آمار دقیقی ندارم، اما بعید میدانم که پوشیدن لباس فرم در سایر کشورها بهطور عمومی و اجباری باشد. اگر هم در بعضی از کشورها اجباری باشد، حتماً باید مطابق با سنجش میزان گرایش، علاقه و رضایت افراد باشد. این موضوع یکسویه نیست و باید تمایل و گرایشهای دانشآموزان و خانوادهها هم در نظر گرفته شود. در برخی از کشورها ممکن است این طرح وجود داشته باشد، اما باید دید که با چه سازوکاری این تصمیم گرفته شده و چگونه آن را با مشروعیت و مقبولیت عمومی هماهنگ کردهاند. وقتی چنین طرحهایی بهطور کاملاً از بالا به پایین، بهصورت بخشنامه یا دستورالعمل صادر میشود، بعید است که این رویکرد به نتیجه مثبت برسد. اما اگر این طرح بهطور سنجیده و با مشارکت تمام ذینفعان، از جمله دانشآموزان و خانوادهها، اجرا شود و در راستای رضایتمندی و انگیزه آنها قرار گیرد، میتواند اثرات مثبتی داشته باشد و بر هویت فردی و حس تعلق دانشآموز به مدرسه تأثیرگذار باشد.




نظر شما